نقد و بررسی

نقد و بررسی بازی جدید گربه ولگرد

گربه ها احتمالاً محبوب ترین حیوانات در اینترنت هستند. در ژوئن 2020، ناشر Annapurna و استودیو BlueTwelve اولین تریلر از یک بازی مرموز به نام Stray را ارائه کردند که در آن ما یکی از گربه‌سانان خانگی خود را بازی می‌کنیم. نه برای اینکه 16 ساعت در روز بخوابید و همه چیز را از قفسه ها بیاندازید، بلکه برای حل معمای معلق در شهر پر از اندرویدهای عجیب و غریب.

Stray یک بازی ماجراجویی سوم شخص است که تاکید زیادی بر داستان گویی و غوطه وری دارد. شما به عنوان یک گربه بازی می کنید و به طور تصادفی خود را در شهری می یابید که کاملاً از دنیای بیرون جدا شده است و فقط اندرویدهای عجیب و غریب در آن زندگی می کنند. شما به سرعت با یک پهپاد کوچک به نام B12، amnesiac روبرو خواهید شد که به عنوان مترجم شما با روبات ها خدمت می کند. در تلاش خود، به طور طبیعی به B12 کمک خواهید کرد تا حافظه خود را بازیابی کند، در حالی که حجاب را بر اسرار اطراف شهر برمی دارد.

جو، جو

این روایت، نیروی محرکه اصلی شما در طول بازی خواهد بود. رمز و رازی که در آن کل ماجراجویی در بر می گیرد، به لطف سوالات زیادی که می پرسد، هیچ مشکلی برای درگیر نگه داشتن شما نخواهد داشت: انسان ها کجا هستند؟ اندرویدها از کجا می آیند؟ و زورک‌ها، آن موش‌های عجیب و غریب؟ چرا شهر تا حدی به درون خود عقب نشینی کرد که رفت و آمد را ممنوع کرد؟ از طرف دیگر، حل همه اینها باعث شد که ما به دلیل عدم خطر کمی احساس گرسنگی کنیم. با وجود این، Stray هاله ای از غرابت و رمز و راز را به همان اندازه به لطف تاریخچه خود به عنوان محیط های آن متصاعد می کند.

بنابراین مکان‌های مختلف شهر را کاوش خواهید کرد: مناطق متروکه، زاغه‌های مسکونی، مرکز شهر متراکم، فاضلاب‌های آلوده و غیره. شهر با داشتن یک “سقف”، همیشه در شب غوطه ور است و BlueTwelve با استفاده از نورهای مصنوعی فراوان از این چارچوب بهره می برد تا زیباترین جلوه را به نمایش بگذارد. وقتی در محله‌های مسکونی و غرق در چراغ‌های نئونی نیستید، خود را در مکان‌های فرسوده، تاریک و بیش از حد رشد می‌بینید. تضاد بین این دو نوع محیط، تصور شوم عجیب و فریبنده ای را که Stray ایجاد می کند، تقویت می کند.

 
مرکز شهر، احتمالا زیباترین و کامل ترین منطقه در بازی است

داشتن محیط های زیبا یک چیز است، اما هنوز هم باید برای قدم زدن در آن ها دلپذیر باشد. و در آن جبهه، Stray نیز موفق می شود. همانطور که چند هفته پیش در پیش نمایش خود از بازی برای شما توضیح دادیم، شما از یک پلتفرم به پلتفرم دیگر به روش “راهنمایی از راه دور” حرکت می کنید. این انتخاب طراحی کاملاً احساس یک گربه چابک بودن را تقلید می کند. طراحی سطح مناطق نیز به گونه ای طراحی شده است که بتوان در آنها شرکت کرد زیرا آنها عمودی هستند و به شما امکان می دهند آزادانه آنها را کشف کنید. انیمیشن‌های چت نیز به ایجاد حس یکپارچه کمک می‌کنند.

تماشای یک گربه کوچک فقیر که توسط ده ها موجود عجیب و غریب پوشیده می شود شما را ناراضی می کند.

از نظر ساختاری، Stray بین فازهای راهرو و فازها در مناطق باز متناوب است. “راهروها” همانطور که از نام آنها پیداست، خطی هستند. آنها مسیرهای سکوها و لحظاتی را جایگزین می کنند که در آن شما باید از دست دشمنان بازی، زورک ها و بعداً پهپادهای نظارتی فرار کنید. زورک ها موجودات کوچک و گروهی هستند که می توانند به راحتی بر شما غلبه کنند، بنابراین باید از مغز خود برای گمراه کردن آنها و مبارزه بین لانه های آنها استفاده کنید. این گذرگاه ها به دلیل خطری که ابر زرک نشان می دهد و همچنین به دلیل اینکه دیدن یک گربه کوچک فقیر که با ده ها موجود عجیب و غریب پوشیده شده است، ما را ناراحت می کند، یک تنش واقعی ایجاد می کند. پهپادهای نظارتی دشمنان بسیار دنیوی تری هستند که کمی باعث می شود بازی اصالت خود را از دست بدهد.

مراحل با زورک ها از جمله لحظات نادر استری از تنش واقعی است

در مقابل، به محض اینکه به یکی از معدود مناطق باز رسیدید، Stray در بهترین حالت خود قرار دارد. بازی کیفیت را بر کمیت ترجیح می دهد زیرا دو یا سه مورد از این لحظات وجود دارد، اما سرشار از زندگی و جزئیات هستند. مناطق متراکم هستند، بیشتر ساختمان ها باز و شخصیتی غنی هستند. ساکنان مکانیکی به تجارت خود می پردازند، اما شما می توانید و حتی باید با آنها تجارت کنید. به همان اندازه که آنها جذاب هستند، اما هر کدام صدای خود را دارند، “حالت چهره” خود را دارند (چهره آنها صفحه نمایشی است که حالات آنها را نشان می دهد)، شخصیت آنها، لباس های آنها … طراحی آنها به طور کلی درخشان است.

مبادله با آنها اطلاعاتی را برای شما به ارمغان می آورد، از طریق نشان دادن اشیاء به آنها، درخواست راهنمایی از آنها یا صرفاً شناختن آنها. ساختار ماموریت‌ها معمولاً مانند این است که یک آیتم را از طریق یک پازل کوچک بیاورید و سپس آن را به کسی بدهید، اما به طرز شگفت‌آوری ارگانیک به نظر می‌رسد. چند بار بود که موارد کلیدی را فقط از طریق کاوش قبل از اینکه بتوانیم از آنها برای پیشبرد داستان استفاده کنیم، به دست آوردیم. این معماها و معماها که بخش بزرگی از گیم پلی بازی را تشکیل می دهند، هوشمندانه طراحی شده اند، اما نیازی ندارند که برای حل آن ها بیش از چند دقیقه ذهن خود را درگیر کنید، به جز چند قسمتی که می توان روی انگشتان دست شمارش کرد. . .

علاوه بر این اعمال، به عنوان یک گربه، می توانید ترفندهای گربه را نیز انجام دهید: میو برای بیدار کردن یک اندرویدی که چرت می زند، پریدن روی مبلمان برای انداختن اشیاء، هل دادن اجسام به هوا، مالیدن پاهای خود … اگر این اعمال گاهی اوقات کاربرد واقعی دارند. پیشروی در بازی، آنها عمدتا برای غوطه وری استفاده می شوند. اندرویدها به کارهایی که شما انجام می دهید واکنش نشان می دهند و آنها را دوست داشتنی تر می کند، اما بالاتر از همه به این جهان عجیب و غریب اعتبار بیشتری می بخشد.

علاوه بر جست و جوی اصلی، دنیای Stray چند فعالیت جانبی نیز ارائه می دهد: اصلی ترین آنها مجموعه ای از خاطرات و مکان های دیدنی است که در سرتاسر فصل های بازی پراکنده شده اند تا زمینه و اطلاعاتی را در اختیار جهان قرار دهند. برخی از اندرویدها نیز از شما می خواهند مواردی (نت، قوطی و غیره) را واکشی کنید. محتوای جانبی اولیه اما بهانه ای عالی برای گذراندن زمان بیشتری در شهر است.

ولگرد هیچ مشکلی در ایجاد تاثیر نخواهد داشت. نه لزوماً به خاطر گیم پلی آن، بلکه به لطف دنیای اسرارآمیز و جذاب پر از جزئیات و ساکنان عجیب و غریب آن جذاب است. پازل ها هوشمندانه اما بدون تلاش زیاد حل می شوند، بنابراین دشواری بسیار کم باقی می ماند. در نهایت، چهار ساعت کوتاه طول کشید تا بازی را با یک بازی که در حدود 65 تا 70 درصد تمام شده بود به پایان برسانیم. به عبارت دیگر، نیمی از زمان بازی است که توسط استودیو و ناشر آن فروخته می‌شود، و این بدون اجبار خاصی در تلاش اصلی است. بازی از مشکل ریتم رنج نمی برد، برعکس، اما ما دوست داشتیم کمی محتوای بیشتری داشته باشیم تا بتوانیم خودمان را بیشتر در کنار دوستان اندرویدی خود ببازیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *